مبانی نظریه سازمان-فیلیپ سلزنیک Foundations of
the Theory of Organization
این مقاله به
بررسی ساختارهای سازمانی و تعاملات رسمی و غیررسمی در سازمانها میپردازد و به
تحلیل چالشهای موجود در مدیریت و کنترل این ساختارها میپردازد. فیلیپ سلزنیک،
سازمانها را به عنوان ابزارهای منطقی برای دستیابی به اهداف مشخص تعریف میکند و
بر اهمیت ساختارهای رسمی تأکید میکند. او بیان میکند که سازمانها باید به گونهای
طراحی شوند که وظایف و مسئولیتها به طور سیستماتیک تخصیص یابند تا بتوانند به
اهداف خود دست یابند.
با این حال، سلزنیک
همچنین اشاره میکند که این ساختارهای رسمی نمیتوانند ابعاد غیرمنطقی رفتار
سازمانی را مهار کنند. رفتارهای غیررسمی که از تعاملات انسانی ناشی میشوند،
همواره برای بقای سیستم ضروری هستند و در عین حال ممکن است منبع اصطکاک و مشکلات نیز
باشند. این پارادوکس ناشی از واقعیت این است که سیستمهای عمل منطقی در یک محیط
نهادی قرار دارند که باید با آن سازگار شوند.
دو دیدگاه اصلی
سلزنیک سازمان
را از دو دیدگاه مختلف بررسی میکند:
اقتصادی:
سازمانها به عنوان سیستمی از روابط اقتصادی دیده میشوند که دسترسی به منابع کمیاب
را تعریف میکند. مسائل مدیریتی مانند دامنه کنترل اجرایی، نقش کارکنان و روابط بین
دفاتر از جمله موضوعات مهم در این زمینه هستند.
اجتماعی: از
سوی دیگر، سازمانها همچنین به عنوان ساختارهای اجتماعی تطبیقی در نظر گرفته میشوند
که تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. این دیدگاه بر اهمیت روابط غیررسمی
و تأثیر آنها بر عملکرد سازمان تأکید دارد.
چالشهای
واگذاری مسئولیت
سلزنیک همچنین
به چالشهای مرتبط با واگذاری مسئولیت در سازمانها اشاره میکند. واگذاری مسئولیت
معمولاً شامل تخصیص وظایف و اختیارات است، اما در عمل، این فرایند تحت تأثیر شخصیتهای
فردی قرار دارد. افراد ممکن است در برابر تقاضاهای رسمی مقاومت کنند و این امر میتواند
منجر به تشکیل "قوانین نانوشته" و انجمنهای غیررسمی شود که بر تصمیمگیریهای
سازمان تأثیر میگذارد.
تحلیل ساختاری-کارکردی
سلزنیک پیشنهاد
میدهد که برای درک بهتر عملکرد سازمانها، باید یک تحلیل ساختاری-کارکردی انجام
شود. این روش به بررسی تعاملات بین عناصر رسمی و غیررسمی پرداخته و نشان میدهد که
چگونه این تعاملات بر رفتارهای معاصر تأثیر میگذارند.
نتیجهگیری
در نهایت،
مقاله مبانی نظریه سازمان فیلیپ سلزنیک، تأکید دارد که برای ایجاد یک نظریه جامع از
سازمانها، باید نیازهای اساسی آنها شناسایی شود. امنیت سازمان، پایداری خطوط
اقتدار، روابط غیررسمی و تداوم سیاستها از جمله نیازهایی هستند که باید مورد توجه
قرار گیرند تا سازمانها بتوانند در محیطهای پیچیده و متغیر عملکرد مؤثری داشته
باشند.
نظرات
ارسال یک نظر